بعد یک سال بهار آمده می بینی که باز تکرار بهار آمده ، می بینی که سبزی سجده ی ما را به لبی سرخ
فروخت عقل با عشق کنار آمده،می بینی که آنکه عمری به کمین بود،به دام
افتاده چشم آهو به شکار آمده،می بینی که حمد هم از لب سرخ تو شنیدن دارد گل سزخی به مزار آمده، می بینی که غنچه ای مژده ی پژمردن خود را آورد بعد
یک سال بهار آمده،مب بینی که